حدود یک سال قبل بود که شماری از باشگاه ها، مربیان و فعالان در فوتبال غزه نامهای را خطاب به باشگاه بارسلونا به دلیل همکاری با رژیم صهیونیستی منتشر کردند که تا کنون بیجواب مانده است
در سالهای اخیر، رژیم صهیونیستی قراردادهای همکاری با برخی باشگاه های مطرح فوتبال منعقد کرده تا به تبلیغ این رژیم بپردازند. البته، این فعالیت در راستای دیپلماسی عمومی جهت تنویر افکار عمومی جهان در باره جنایات و تجاوزات این رژیم بوده است.
در این بین، بارسلونا همکاری نزدیکی با این رژیم در سالهای اخیر داشته است. این موضوع در دوران مدیریت ساندرو روسل، به بالاترین حد خود رسید که با انتقادهای گستردهای مواجه بوده است. حتی برخی از روابط پنهانی میان این تیم اسپانیایی و رژیم اشغالگر میگفتند که البته، با سکوت همیشگی همراه بوده است
× این رژیم جنایتکار در بارسا چه میکند؟
پارسال بود که شمار کثیری از باشگاه ها و فعالان فوتبالی (بازیکن، مربی و ...) در غزه نامهای به مدیرعامل بارسا نوشتند. انها که زیر آتش صهیونیست ها بودند، گلایه های فراوانی را مطرح کردندکه چرا نیوکمپ بایستی میزبان گیلاد شالیت (سرباز اسیر صهیونیست) در ال کلاسیکو باشد. این در شرایطی است که در جنگ 22 روزه در غزه، شمار زیادی از بازیکنان فوتبال توسط جنگده های صهیونیستی به شهادت رسیدند. ایمان الکورد، شادی سباخه، واجه موشاته و ... بازیکنانی بودند که در زمین فوتبال غزه کشته شدند. هیچکدام از اینها سیاستمدار یا نیروی مبارز نبودند؛ بلکه در زمین فوتبال مشغول بوده و زندگی می گذراندند. آیا آنها نباید سهمی از ال کلاسیکو داشته باشند؟
این در شرایطی است که در کنار پنجهزار زندانی سیاسی فلسطینی، شمار قابلتوجهی از بازیکنان فوتبال و سایر ورزشها در زندانهای این رژیم به سر می برند. محمود کامل (ستاره تیم ملی فوتبال فلسطین) را همگی به یاد دارند که به یک باره و بدون برگزاری دادگاه به حبس رفت. مانند او بسیارند که روزهای خود را در زندان های این رژیم نژادپرست می گذرانند. آیا چنین رژیمی را می توان شایسته این همکاری دانست؟ سکوهای ورزشگاه نیوکمپ محل مناسبی برای این تبلیغات است؟
× اینجا همه چیز ممنوع است
در واکنش به نامهنگاریها بود که "جوزف سپ بلاتر" تأکید کرد که رفتار نیروهای نظامی اسرائیل مانند سرطانی مرگبار برای فوتبال فلسطین است. حتی کار به جایی کشید که میشل پلاتینی، رئیس اتحادیه فوتبال اروپا (یوفا) گفت: "اسرائیل باید انتخاب کند که یا به فلسطینی ها اجازه دهد که به ورزش ادامه دهند یا مجبور است که نتیجه این رفتارش را قبول کند." در حقیقت، این نشان از فشار روز افزون به ساکنان غزه برای زندگی داشت.
در این بین، نامه ای منتشر شد که سؤال جالبی را مطرح می کرد: "عملیات نظامی و غیر قانونی اسرائیل در اراضی اشغالی مانع از آن شده تا فلسطینیها در پنج سال اخیر بتوانند به ورزش بپردازند. این محدودیت البته در چند دهه بر مردان، زنان و جوانان فلسطینی اعمال شده است. اما این نتیجه کجاست که کسی از آن اثری نمی بیند؟ آیا نتیجه آن میشود حمایت سیاسی از سربازی اسرائیلی در یکی از بزرگترین باشگاههای جهان؟" اینها پرسش هایی است که سال هاست بی پاسخ مانده است.
× وقتی نمی توان حتی سفر کرد
در چنین شرایطی، فلسطینی ها حتی امکان برگزاری تمرین یا سفر ندارند. چندی قبل بود که رژیم اشغالی مانع از سفر شش بازیکن تیم ملی فلسطین از غزه برای دیدار برابر موریتانی شد. مثل همیشه هم دلیل مشخص بود؛ موارد امنیتی. "این رویه ای سیستماتیک و همیشگی در حق ما بوده است. در حمله جنایتکارانه این رژیم به غزه در سال 2009، ورزشگاه ملی ساختمان اتحادیه فوتبال فلسطین، ورزشگاه تازه تأسیس در بیتلاهیا و ... نابود شدند."
همه اینها ثمره جنایتهای رژیمی است که از باشگاه های مانند بارسا و آرسنال برای تطهیر خود استفاده می کند. این نامههای بیپاسخ روایتی از ظلمی است که در حق این مردم شده و البته، ادامه خواهد داشت. در این روزها نیز حتی پاسخی کوچک و مختصر به این ابهامات داده نشده که چرا این تیم باید به حمایت از این رژیم بپردازد.
× پرسشهایی که در هیاهوی رسانهها گم شد
"شمار زیادی از زندانی ها را بازیکنان فوتبال و ورزشکارانی تشکیل می دهد که این روزها با شرایط جسمانی و ذهنی نامطلوبی مواجه هستند. ما باید اسرائیل را تحریم کنیم تا روزی که حق فلسطینی ها را به آنها باز پس دهد؛ حق حضور آزادانه در رقابت های ورزشی، تمرینات و .... شما نباید سرباز اسرائیلی را دعوت کنید؛ در حالی که هزاران نفر در زندان ها به سر می برند و آرزو دارند تا دوباره فوتبال را تجربه کنند."
جملات بالا آخرین بخش از نامهای است که با ده ها امضا به باشگاه بارسلونا ارسال شد؛ اما هرگز بدان توجهی نشد و در هیاهوی رسانهای گم شد. اما پرسشهایی در آن مطرح شد که همیشه در اذهان می ماند که در ورای این ارتباطات چه می گذرد؟ برگزاری تور صلح برای کشوری که هزاران نفر در زندان های آن هستند و معلوم نیست در چه وضعی به سر می برند، موضوعی خندهدار به نظر می رسد. این حرف ها به امضای انجمن هواداران بارسلونا در غزه، باشگاه الوحده، باشگاه الاستقبال، باشگاه رفح، باشگاه النصرت، باشگاه دیر البلح، باشگاه الصلاح، باشگاه الوحده، باشگاه جوانان جبالیا، باشگاه بیتحانون، باشگاه بیتلاهیا، باشگاه الاقصی، باشگاه المغازی، باشگاه الزویده و... نیز رسیده است.
درهر صورت فوتبال دیگر به ابزاری جهت صلح و ارتباط میان ملتها و فرهنگ های مختلف تبدیل شده است و تاریخ نشان داده که هرگاه با سیاست آمیخته شود حامل خبرهای خوشی نخواهد بود و اگر این سیاست به سمت صهیونیزم نیز متمایل شود نتیجه ای جز تنفر نخواهد داشت حتی اگر بارسلونا با آن بازی چشمنواز باشی.
نظرات شما عزیزان: